کسی که فقط پیش پاشو ببینه از دیدن دور عاجزه، اما دوراندیشی که جلوی پاشو نبینه ممکنه با سر بخوره زمین!

نمایشنامه چهار صندوق. بهرام بیضایی.

----------------

ماجرا از اونجا شروع شد که ماه رمضون سه سال پیش ما به صورت رایگان :) رفتیم نمایش مجلس ضربت زدن نوشته بهرام بیضایی و به کارگردانی محمد رحمانیان. خیلی روم اثر گذاشت و در نتیجه زنگ زدم به دفتر انتشارات روشنگران که کتابای بیضایی رو چاپ می‌کنه و از محل کارم رفتم یوسف‌آباد دفتر انتشارات. دو تا آقا توی یه آپارتمان نشسته بودن و معلوم بود که از وضعیت بازار نشر چندان راضی نیستن. هیچی نگفتنا، ولی معلوم بود قشنگ :) چند تا از کتابای بیضایی رو برداشتم و شروع کردم به خوندن و کیف کردن از این همه سواد و این نثر شگفت‌انگیز که تنوع فوق‌العاده‌ای داره و نویسنده با هر لحن و خلاصه هر مدلی که بخواد، میتونه بنویسه. بعد از خوندن نمایشنامه مجلس ضربت زدن دیدم که متن از اجرا خیلی جلوتره. (رحمانیانو نیستم کلا.) کم‌کم فیلمای استادم دیدم و شاید وقتی دیگر، مسافران و مخصوصا باشو غریبه کوچک حسابی حالمو جا آورد. خلاصه که این بود انشای من. 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

طراحی پلان رد کرفت رمان عشق پردردسر Kyle Misty Chris نرم افزار اخبار جدید استان قزوین شَـرحِ مـاوَقَــعِ عطر تلخ عشق